در سالهای 2023 و 2024، در دنیای مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ، چندین روند جدید و نوآوریها به وجود آمدهاند که تأثیرات زیادی بر استراتژیهای کسب و کارها داشتهاند. این روندها نه تنها در تکنولوژی و ابزارهای جدید بلکه در نگرشها و روشهای بازاریابی نیز تغییرات چشمگیری ایجاد کردهاند. در اینجا لیستی از مهمترین موضوعات و روندهای جدید در مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ آورده شده است.
در این مقاله از آژانس راهکار 19 روند اول از دنیای مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ در سالهای 2023 و 2024 را همراه با کاربردها و مزایا برای هرکدام را بیان میکنیم.
نکات جدید و کلیدی در دنیای مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ
روندهای نوآورانه در دنیای مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ همیشه در حال تحول هستند، و سالهای اخیر بهویژه سال 2024، شاهد تحولات چشمگیری بوده است. این تحولات نه تنها شامل تکنولوژیهای جدید و ابزارهای پیشرفته، بلکه تغییرات بنیادین در نگرشها و استراتژیهای بازاریابی نیز میشود. برندها اکنون بیشتر از همیشه به دنبال ایجاد ارتباطات عمیقتر و معنادارتر با مشتریان هستند و این امر نیازمند نوآوری و خلاقیت در ایدهپردازی و اجرای کمپینها است. با توجه به تغییرات چشمگیر در رفتار مصرفکنندگان و روندهای بازار، متفاوت بودن و خلاقیت در ارائه خدمات و محصولات از اهمیت بهسزایی برخوردار است.
1. هوش مصنوعی و اتوماسیون (AI and Automation)
هوش مصنوعی و اتوماسیون به برندها این امکان را میدهد که فرآیندهای مارکتینگ را خودکار کنند و تعاملات مشتریان را بهبود بخشند. از استفاده از چتباتها برای خدمات مشتری گرفته تا الگوریتمهای پیشبینیکننده برای تجزیه و تحلیل رفتار کاربران، این تکنولوژیها موجب افزایش دقت و کاهش هزینهها میشوند. برندها با این ابزارها قادر به ارائه پیشنهادات شخصیسازیشده و سریعتر به مشتریان خود خواهند بود.
کاربردها:
اتوماسیون بازاریابی: استفاده از سیستمهای مبتنی بر هوش مصنوعی برای خودکارسازی ارسال ایمیلها، کمپینهای تبلیغاتی، و نظارت بر رفتار کاربران.
چتباتها: بهکارگیری چتباتها در سایتها و شبکههای اجتماعی برای ارائه خدمات پشتیبانی به مشتریان بهطور آنی.
تحلیل پیشبینیکننده: استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای پیشبینی رفتار مشتریان و ارائه پیشنهادات شخصیسازیشده.
مزایا:
کاهش هزینهها: هوش مصنوعی و اتوماسیون میتوانند فرآیندهای بازاریابی را خودکار کرده و نیاز به نیروی انسانی را کاهش دهند.
افزایش دقت و شخصیسازی: الگوریتمهای AI میتوانند تجربه کاربری دقیقتر و هدفمندتری ارائه دهند.
افزایش سرعت پاسخدهی: اتوماسیون کمک میکند تا برندها سریعتر به تغییرات بازار و درخواستهای مشتریان پاسخ دهند.
2. بازاریابی مبتنی بر تجربه (Experience Marketing)
این نوع بازاریابی بر ایجاد تجربههای منحصر به فرد و تعاملی برای مشتریان متمرکز است. برندها بهجای اتکای صرف به تبلیغات سنتی، به دنبال خلق لحظات به یادماندنی و جذب مشتریان از طریق ارتباطات عاطفی هستند. استفاده از فناوریهای واقعیت افزوده و واقعیت مجازی نیز این تجربهها را غنیتر و جذابتر میکند.
کاربردها:
فعالیتهای تعاملی و جذاب: برندها بهجای تکیه بر تبلیغات سنتی، تمرکز خود را بر ایجاد تجربههای جالب و متفاوت برای مشتریان قرار میدهند.
استفاده از AR/VR: واقعیت افزوده و واقعیت مجازی برای ایجاد تجربههای جذاب و فیزیکی، مانند امتحان کردن محصولات بهصورت مجازی.
مزایا:
ایجاد ارتباط عاطفی: این نوع بازاریابی باعث میشود مشتریان احساس ارتباط بیشتری با برند داشته باشند.
تجربه فراموشنشدنی: تجربههای منحصر به فرد و تعاملی میتوانند در ذهن مشتریان باقی بمانند و وفاداری آنها را افزایش دهند.
جذب بیشتر مخاطب: این نوع بازاریابی میتواند توجه بیشتری را جلب کند و برندها را از رقبا متمایز کند.
3. بازاریابی محتوای مولد (Generative Content Marketing)
بازاریابی محتوای مولد به تولید خودکار و شخصیسازیشده محتوا کمک میکند. با استفاده از تکنولوژیهای هوش مصنوعی، برندها میتوانند سریعاً محتوای مختلفی مانند مقالات، ویدئوها و تصاویر تولید کنند. این روند علاوه بر کاهش زمان و هزینه، موجب افزایش تعامل مشتریان با محتواهای ارائهشده میشود.
کاربردها:
تولید محتوای خودکار: استفاده از هوش مصنوعی برای تولید انواع محتوا مثل مقالات، ویدئوها و تصاویر بهصورت خودکار.
شخصیسازی محتوا: تولید محتوای شخصیسازیشده بر اساس اطلاعات کاربران و رفتارهای آنلاین آنها.
گزارشها و تحلیلها: تولید محتواهای تحلیلی و گزارشها بر اساس دادههای جمعآوریشده از رفتار کاربران.
مزایا:
کاهش زمان و هزینه تولید محتوا: با استفاده از ابزارهای AI میتوان محتوای مورد نظر را بهطور سریع و مقرونبهصرفه تولید کرد.
شخصیسازی بیشتر: محتوای مولد میتواند بهطور خاص برای هر مخاطب یا گروه هدف تنظیم شود.
افزایش تعاملات: محتواهای شخصیسازیشده باعث جذب بیشتر توجه و افزایش تعامل مخاطب با برند میشود.
4. واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) در بازاریابی
این فناوریها به برندها امکان میدهند تا تجربههای خرید مجازی و تعاملات غنیتری با مشتریان ایجاد کنند. مشتریان میتوانند محصولات را قبل از خرید بهصورت مجازی امتحان کنند یا در تورهای مجازی شرکت کنند، که این امر میتواند به افزایش فروش و تمایز برندها از رقبا کمک کند.
کاربردها:
تجربه خرید مجازی: برندها میتوانند بهوسیله AR و VR به مشتریان اجازه دهند تا محصولات را بهصورت مجازی امتحان کنند.
تورهای مجازی: برای سفر و گردشگری، این تکنولوژیها به مشتریان این امکان را میدهند که قبل از خرید مقصد را بهطور مجازی مشاهده کنند.
تعامل با محصول در محیط واقعی: بهویژه برای محصولات فیزیکی، AR میتواند به مشتریان این امکان را بدهد که محصولات را در محیط واقعی خود مشاهده کنند.
مزایا:
جذب مشتریان به تجربههای تعاملی: این نوع تکنولوژیها باعث ایجاد تعامل بیشتر و تجربه جذابتری برای مشتریان میشود.
افزایش فروش: تجربه واقعیتر از محصولات میتواند به مشتریان کمک کند تصمیم به خرید سریعتر بگیرند.
متمایز شدن از رقبا: استفاده از این تکنولوژیها میتواند برندها را از رقبا متمایز کند و آنها را نوآور نشان دهد.
5. بازاریابی بر اساس صدای مشتری (Voice Search and Voice Commerce)
این روند بهویژه بر اهمیت جستجوی صوتی و خرید از طریق دستیارهای صوتی تأکید دارد. با بهینهسازی محتوای برند برای جستجوی صوتی، برندها میتوانند فرآیند خرید را برای مشتریان آسانتر و سریعتر کنند، بهخصوص برای کسانی که ترجیح میدهند از صدا برای جستجو استفاده کنند.
کاربردها:
جستجوی صوتی: بهینهسازی سایتها و اپلیکیشنها برای جستجوی صوتی که روز به روز محبوبتر میشود.
خرید از طریق صدا: برندها میتوانند بهوسیله دستیارهای صوتی مانند Siri و Alexa فرآیند خرید را سادهتر کنند.
تبلیغات صوتی: استفاده از تبلیغات صوتی در پلتفرمهای مختلف مانند اسپاتیفای و پادکستها.
مزایا:
تسهیل فرآیند خرید: خرید صوتی میتواند فرآیند خرید را سریعتر و سادهتر کند.
دسترسی آسانتر به اطلاعات: جستجوی صوتی باعث میشود کاربران بتوانند سریعتر به اطلاعات مورد نظر خود دست یابند.
افزایش دسترسی به مخاطبان جدید: این فناوری بهویژه برای افرادی که ترجیح میدهند از جستجوهای صوتی استفاده کنند، مناسب است.
6. ایجاد محتوا با ویدئوهای کوتاه (ShortForm Video Content)
ویدئوهای کوتاه به یکی از ابزارهای کلیدی در جذب مخاطبان تبدیل شدهاند. برندها با استفاده از پلتفرمهایی مانند TikTok و Instagram Reels برای جلب توجه سریع و افزایش تعامل با نسل جوان، محتوای جذاب و سرگرمکننده تولید میکنند.
کاربردها:
تولید ویدئوهای کوتاه و جذاب: استفاده از پلتفرمهایی مانند TikTok، Instagram Reels و YouTube Shorts برای جذب توجه مخاطبان.
تبلیغات و کمپینهای ویدیویی: ساخت ویدئوهای تبلیغاتی کوتاه که پیام برند را بهطور مستقیم و جذاب به مخاطبان منتقل کنند.
محتوای تعاملی: ایجاد ویدئوهایی که مخاطبان میتوانند بهطور فعال در آنها شرکت کنند.
مزایا:
افزایش تعاملات: ویدئوهای کوتاه باعث جلب توجه سریعتر و تعامل بیشتر با برند میشوند.
ارتقاء دسترسی به مخاطبان جوان: این نوع محتوا بیشتر در بین نسل جوان محبوب است و میتواند دسترسی به این گروه را افزایش دهد.
انتشار سریع و گسترده: ویدئوهای کوتاه بهراحتی در شبکههای اجتماعی به اشتراک گذاشته میشوند و این به معنای افزایش دسترسی و دیده شدن برند است.
7. اقتصاد سازگار و پایدار (Sustainable Marketing)
این نوع بازاریابی بر استفاده از شیوههای پایدار و مسئولیت اجتماعی تأکید دارد. برندها میتوانند با تبلیغ محصولات دوستدار محیطزیست و برگزاری کمپینهای اجتماعی، تصویر مثبت و ارزشمندی در میان مشتریان آگاه ایجاد کنند و در نتیجه، وفاداری بیشتری جلب کنند.
کاربردها:
تبلیغات سبز و مسئولیت اجتماعی: برندها از شعارهای زیستمحیطی و اقدامات پایدار خود برای جلب مشتریان آگاه استفاده میکنند.
محصولات پایدار: برندها به تولید محصولات سازگار با محیطزیست میپردازند و از این طریق به آگاهی مشتریان از اهمیت پایداری کمک میکنند.
کمپینهای اجتماعی: برندها برای حمایت از اهداف اجتماعی و محیطزیستی کمپینهایی را برگزار میکنند.
مزایا:
ایجاد تصویر مثبت: بازاریابی پایدار میتواند تصویر برند را در میان مصرفکنندگان مسئولیتپذیر تقویت کند.
جذب مشتریان آگاه: این نوع بازاریابی بهویژه برای مشتریانی که به پایداری و مسائل زیستمحیطی اهمیت میدهند، جذاب است.
وفاداری مشتریان: برندهایی که به مسئولیت اجتماعی و محیطزیست اهمیت میدهند، میتوانند وفاداری بیشتری از سوی مشتریان خود جلب کنند.
8. بازاریابی بر اساس دادههای کلان (Big Data Marketing)
استفاده از دادههای کلان به برندها اجازه میدهد تا رفتار مشتریان را تحلیل کنند و پیشنهادات دقیقتری ارائه دهند. این رویکرد به برندها کمک میکند تا تصمیمات بهتری اتخاذ کنند و بازگشت سرمایه خود را بهبود بخشند.
کاربردها:
تحلیل رفتار مشتریان: برندها میتوانند از دادههای کلان برای تحلیل رفتارهای مشتریان و پیشبینی نیازهای آینده آنها استفاده کنند.
شخصیسازی پیشنهادات: با استفاده از دادههای جمعآوریشده از مشتریان، برندها میتوانند پیشنهادات دقیقتری را ارائه دهند.
بازاریابی پیشبینیکننده: استفاده از دادهها برای پیشبینی روندها و رفتارهای بازار و مشتریان.
مزایا:
تصمیمگیری دقیقتر: دادههای کلان به برندها این امکان را میدهند که تصمیمات دقیقتری در مورد استراتژیهای بازاریابی خود بگیرند.
افزایش بازگشت سرمایه (ROI): با هدفگیری دقیقتر مشتریان، برندها میتوانند کمپینهای بازاریابی خود را موثرتر و سودآورتر کنند.
شخصیسازی تجربه: این دادهها میتوانند به برندها کمک کنند تا تجربههای مشتری را به
9. مشتریان، پیشبینی نیازها و شناسایی روندهای بازار استفاده کنند
این نوع بازاریابی از همکاری با اینفلوئنسرهای کوچک و با جامعه مخاطب خاص برای دسترسی به بازارهای خاص استفاده میکند. برندها میتوانند اعتبار بیشتری از طریق پشتیبانی این افراد به دست آورند و هزینههای تبلیغاتی خود را کاهش دهند.
کاربردها:
شخصیسازی پیشنهادات: با استفاده از دادههای کلان، برندها میتوانند پیشنهادات خاص و تبلیغات دقیقتری برای هر مشتری ارائه دهند.
تحلیل روندها و پیشبینی: تجزیه و تحلیل دادههای کلان برای پیشبینی رفتار آینده مشتریان و شبیهسازی سناریوهای مختلف بازاریابی.
مزایا:
دقت بیشتر در تصمیمگیریها: تحلیل دادههای کلان به برندها این امکان را میدهد که تصمیمات بهمراتب دقیقتری بگیرند.
شخصیسازی تجربه مشتری: با دسترسی به دادههای دقیقتر، برندها میتوانند تجربههای خرید و تبلیغات را بهطور دقیقتری برای هر مشتری شخصیسازی کنند.
شناسایی فرصتهای جدید: استفاده از دادههای کلان به برندها کمک میکند تا فرصتهای جدید در بازار و نیازهای مشتریان را شناسایی کنند.
10. بازاریابی تاثیرگذاران (Influencer Marketing)
این رویکرد به شخصیسازی پیامهای بازاریابی بر اساس شخصیت و علایق مشتریان میپردازد. با ایجاد کمپینهای هدفمند و ارتباط عاطفی با مشتریان، برندها میتوانند بازدهی بیشتری از کمپینهای خود کسب کنند.
کاربردها:
همکاری با میکرو و نانو اینفلوئنسرها: بهجای همکاری با سلبریتیها، برندها بیشتر به سمت همکاری با تأثیرگذاران کوچک و با جامعه مخاطب خاص میروند.
تبلیغات همراستا با ارزشها: برندها تأثیرگذاران را بر اساس همراستایی ارزشها و برند خود انتخاب میکنند.
استفاده از محتوای تولیدی کاربران (UGC): برندها از محتواهایی که اینفلوئنسرها تولید میکنند برای تبلیغات و استراتژیهای بازاریابی استفاده میکنند.
مزایا:
افزایش اعتماد مشتریان: مشتریان به نظرات اینفلوئنسرها بیشتر اعتماد دارند و این باعث میشود تبلیغات موثرتر باشد.
دستیابی به بازارهای خاص: همکاری با اینفلوئنسرها میتواند برندها را به مخاطبان جدید و خاص هدایت کند.
هزینه کمتر نسبت به تبلیغات سنتی: همکاری با میکرو یا نانو اینفلوئنسرها معمولاً هزینه کمتری نسبت به تبلیغات سنتی دارد.
11. بازاریابی مبتنی بر دادههای روانشناختی (Psychographic Marketing)
استفاده از بلاکچین به برندها کمک میکند تا دادهها را با امنیت و شفافیت بالاتری مدیریت کنند. این تکنولوژی میتواند از تقلبهای تبلیغاتی جلوگیری کرده و امنیت پرداختها را افزایش دهد.
کاربردها:
شخصیسازی پیامها بر اساس شخصیت و علایق: برندها از دادههای روانشناختی مانند ترجیحات فردی، باورها و رفتارهای کاربران برای شخصیسازی تبلیغات و پیشنهادات استفاده میکنند.
ساخت کمپینهای هدفمند: برندها میتوانند کمپینهایی طراحی کنند که بهطور خاص با ویژگیهای روانشناختی مخاطبان هدف هماهنگ باشد.
ارتباط عاطفی با مشتری: پیامهای بازاریابی با توجه به ویژگیهای شخصیتی مشتریان میتواند ارتباط عاطفی قویتری ایجاد کند.
مزایا:
افزایش تعامل: پیامهای شخصیسازیشده باعث میشوند که مخاطبان بیشتر به آنها توجه کنند و پاسخ دهند.
وفاداری بیشتر: ارتباط عاطفی با مشتریان میتواند به وفاداری بلندمدت آنها منجر شود.
دقت بالا در شناسایی مخاطبان هدف: استفاده از دادههای روانشناختی به برندها کمک میکند تا دقیقا به افرادی که به محصول یا خدمات آنها نیاز دارند، دسترسی پیدا کنند.
12. بلاکچین و مارکتینگ (Blockchain and Marketing)
برندها باید به نیازهای آنی مشتریان پاسخ دهند و در لحظات کلیدی حضور داشته باشند. با استفاده از تعاملات سریع و هدفمند، برندها میتوانند ارتباط قویتری با مشتریان برقرار کنند و شانس تبدیل آنها به خریدار را افزایش دهند.
کاربردها:
امنیت و شفافیت دادهها: بلاکچین به برندها کمک میکند تا دادههای مشتریان را بهصورت امن و شفاف مدیریت کنند.
مدیریت حقوق مالکیت دیجیتال: استفاده از بلاکچین برای تأمین و حفاظت از حقوق مالکیت دیجیتال مانند تصاویر، ویدئوها و سایر محتواهای آنلاین.
پیگیری توزیع تبلیغات: برندها میتوانند از بلاکچین برای پیگیری تبلیغات و اطمینان از اینکه محتوای تبلیغاتی به دست مخاطبان صحیح رسیده، استفاده کنند.
مزایا:
افزایش شفافیت: بلاکچین به برندها و مشتریان این اطمینان را میدهد که دادهها بهطور شفاف و بدون دستکاری ذخیره میشوند.
کاهش تقلب و تخلفات: این تکنولوژی میتواند از تقلبهای تبلیغاتی جلوگیری کرده و درنتیجه بازدهی کمپینهای تبلیغاتی را افزایش دهد.
امنیت بالاتر در پرداختها: پرداختهای مبتنی بر بلاکچین میتواند از نظر امنیتی امنتر از روشهای پرداخت سنتی باشد.
13. میکرومومنت و تعاملات لحظهای (MicroMoments and Instant Interactions)
این نوع بازاریابی بر ارائه پیشنهادات و تجربههای خرید شخصیسازیشده تمرکز دارد. با استفاده از دادههای مشتریان، برندها میتوانند تجربههای ویژهای ایجاد کنند که به افزایش نرخ تبدیل و وفاداری مشتریان منجر شود.
کاربردها:
پاسخدهی آنی: برندها باید به سؤالات و نیازهای مشتریان در لحظه پاسخ دهند تا از فرصتهای کوتاهمدت استفاده کنند.
تبلیغات هدفمند در زمان مناسب: در لحظات کلیدی که مشتری به اطلاعات نیاز دارد (مانند جستجو برای خرید محصول)، برندها باید حضور فعال داشته باشند.
تعامل از طریق پیامرسانها: برندها میتوانند از پیامرسانها برای پاسخگویی سریع و تعامل آنی با مشتریان استفاده کنند.
مزایا:
افزایش تعامل: برقراری ارتباط سریع و هدفمند با مشتریان باعث میشود که آنها به برند علاقه بیشتری نشان دهند.
بهبود تجربه مشتری: پاسخدهی سریع و ارائه اطلاعات مفید در لحظات کلیدی، تجربه مشتری را بهبود میبخشد.
افزایش تبدیلها: بهدلیل ایجاد فرصتهای سریع و مناسب، احتمال تبدیل مشتری به خریدار بیشتر میشود.
14. بازاریابی سفارشی (Personalized Marketing)
این روندها به برندها امکان میدهند تا با استفاده از آزمونها، مسابقات و فعالیتهای سرگرمکننده، مخاطبان را درگیر کنند. این نوع تعاملات موجب افزایش وفاداری مشتری و تقویت شناخت برند میشود.
کاربردها:
پیشنهادات و تبلیغات سفارشی: برندها میتوانند از دادههای مشتری برای ارائه پیشنهادات و تبلیغات شخصیسازیشده استفاده کنند.
محتوای اختصاصی برای هر کاربر: استفاده از دادهها برای ایجاد محتوای خاص که با علایق و نیازهای هر فرد مطابقت دارد.
تعاملات هدفمند: برندها میتوانند با مشتریان بر اساس تاریخچه تعاملاتشان ارتباط برقرار کنند و آنها را به خرید بیشتر تشویق کنند.
مزایا:
افزایش نرخ تبدیل: پیامها و پیشنهادات شخصیسازیشده باعث افزایش نرخ تبدیل و فروش میشود.
تجربه کاربری بهتر: مشتریان حس میکنند که برند به نیازهای شخصی آنها توجه میکند.
تقویت وفاداری مشتری: تجربههای سفارشی باعث میشود که مشتریان ارتباط طولانیتری با برند برقرار کنند.
15. محتوای تعاملی و گیمیفیکیشن (Interactive Content and Gamification)
واقعیت ترکیبی به ترکیب دنیای واقعی و دیجیتال کمک میکند و تجربیات منحصر به فردی برای مشتریان فراهم میآورد. برندها میتوانند از این تکنولوژی برای آموزش، تبلیغات و ایجاد تعاملات بیشتر با مشتریان استفاده کنند.
کاربردها:
آزمونها و نظرسنجیها: برندها میتوانند با استفاده از آزمونها، نظرسنجیها یا بازیها مخاطبان را درگیر کنند.
مسابقات و چالشها: برگزاری مسابقات آنلاین یا چالشها که در آنها کاربران میتوانند جوایز یا امتیازات دریافت کنند.
سیستمهای پاداش: استفاده از امتیازدهی و نشانها برای ایجاد انگیزه در کاربران برای مشارکت بیشتر.
مزایا:
افزایش تعامل و وفاداری: این نوع محتوا میتواند کاربران را بیشتر درگیر برند کرده و وفاداری آنها را تقویت کند.
تجربه جذابتر: گیمیفیکیشن و محتواهای تعاملی میتوانند تجربه کاربری جذابتری ایجاد کنند.
تقویت شناخت برند: از آنجایی که این نوع محتواها بهراحتی به اشتراک گذاشته میشوند، برندها میتوانند بیشتر دیده شوند.
16. محتوای تعاملی و گیمیفیکیشن (Interactive Content and Gamification)
در سالهای اخیر، محتواهای تعاملی و گیمیفیکیشن به یک ابزار مهم در بازاریابی دیجیتال تبدیل شدهاند. این نوع محتواها بهطور فعال مخاطبان را به مشارکت و تعامل بیشتر با برندها ترغیب میکنند. گیمیفیکیشن به معنای استفاده از عناصر بازی در موقعیتهای غیر بازی است، مانند مسابقات، جوایز، نشانها و امتیازات.
کاربردها:
آزمونها و نظرسنجیها: کسبوکارها با استفاده از آزمونها یا نظرسنجیها میتوانند مخاطبان را درگیر کنند و در عین حال دادههای مفیدی در مورد رفتار و علایق آنها جمعآوری کنند.
مسابقات و جوایز: بهمنظور تشویق کاربران به مشارکت بیشتر، برندها از مسابقات آنلاین، امتیازدهی و جوایز استفاده میکنند. این کار میتواند باعث افزایش تعامل و وفاداری مشتریان شود.
سیستمهای پاداش: اعطای نشانها، امتیازات و سایر جوایز برای تشویق به انجام فعالیتهای خاص، نظیر خریدهای مکرر یا شرکت در کمپینهای تبلیغاتی.
مزایا:
افزایش تعامل و وفاداری: این روشها باعث میشوند مخاطبان بهطور مداوم با برند تعامل داشته باشند و حس تعلق بیشتری پیدا کنند.
محتوای جذابتر: بهدلیل ماهیت سرگرمکننده این نوع محتوا، احتمال اشتراکگذاری و دیده شدن آن در شبکههای اجتماعی بیشتر است.
17. واقعیت ترکیبی (Mixed Reality XR)
واقعیت ترکیبی (XR) ترکیبی از واقعیت افزوده (AR) و واقعیت مجازی (VR) است. این تکنولوژی به کاربران این امکان را میدهد که بهطور همزمان با دنیای واقعی و دیجیتال تعامل داشته باشند، بهویژه در بازاریابی محصولاتی که نیاز به تجربه فیزیکی یا واقعی دارند.
کاربردها:
تجربه خرید: برندها میتوانند با استفاده از XR به مشتریان این امکان را بدهند که محصولات را در دنیای واقعی مشاهده کنند و در عین حال ویژگیهای دیجیتال یا مجازی آنها را هم تجربه کنند.
ارتباطات و آموزش: برندها از XR برای ایجاد تجارب آموزشی برای مشتریان یا کارکنان خود استفاده میکنند. این میتواند شامل آموزش بهوسیله شبیهسازیهای واقعیت مجازی یا افزوده باشد.
کمپینهای تبلیغاتی: XR به برندها این امکان را میدهد که کمپینهای تبلیغاتی با تعامل بیشتر ایجاد کنند که باعث جلب توجه و ایجاد تجربهای فراموشنشدنی برای کاربران میشود.
مزایا:
تجربه منحصر به فرد: با ترکیب دنیای واقعی و مجازی، برندها قادر به ایجاد تجربههایی کاملاً جدید و جذاب برای مخاطبان خود هستند.
افزایش تعامل: این نوع از تجربهها موجب افزایش مدتزمان تعامل کاربر با برند و ارتقای تجربه مشتری میشود.
18. محتوای ویدئویی زنده (Live Video Content)
پخش زنده یا ویدئوی زنده به یکی از مهمترین ابزارهای ارتباطی برندها تبدیل شده است. این نوع محتوا به برندها این امکان را میدهد که بهطور مستقیم با مخاطبان خود ارتباط برقرار کنند و رویدادها، پرسش و پاسخها، و سایر فعالیتها را بهصورت لحظهای پخش کنند.
کاربردها:
پخش زنده رویدادها: برندها میتوانند کنفرانسها، رویدادها و نمایشگاهها را بهصورت زنده پخش کنند تا در دسترس مخاطبان بیشتری قرار گیرند.
جلسات پرسش و پاسخ: استفاده از ویدئوهای زنده برای پاسخ به سؤالات مشتریان در زمان واقعی.
توسعه روابط برندمشتری: این نوع محتوا باعث ایجاد ارتباط نزدیکتری بین برند و مشتریان میشود، زیرا مخاطبان میتوانند بهطور مستقیم و در زمان واقعی با برند ارتباط برقرار کنند.
مزایا:
تعامل بیشتر: ویدئوهای زنده باعث میشوند مخاطبان احساس کنند که بخشی از رویداد یا کمپین هستند و میتوانند بهطور مستقیم در آن شرکت کنند.
شفافیت و اعتبار برند: پخش زنده به برندها این امکان را میدهد که پیامهای خود را بهطور شفاف و بدون ویرایش به مخاطبان منتقل کنند.
19. بازاریابی با استفاده از هوش مصنوعی (AIDriven Marketing)
استفاده از هوش مصنوعی در بازاریابی بهویژه در دو سال اخیر رشد چشمگیری داشته است. ابزارهای مبتنی بر AI میتوانند دادههای عظیم را تحلیل کنند و به برندها کمک کنند تا تصمیمات بهتری بگیرند و تجربههای شخصیسازیشدهتری برای مشتریان ایجاد کنند.
کاربردها:
شخصیسازی تجربه کاربری: هوش مصنوعی میتواند بر اساس رفتار آنلاین هر کاربر، محتوا و تبلیغات متناسب را به او پیشنهاد دهد.
چتباتها و دستیارهای دیجیتال: این ابزارها میتوانند بهصورت آنی به سؤالات کاربران پاسخ دهند و تجربه مشتری را بهبود بخشند.
تحلیل پیشبینیکننده: استفاده از الگوریتمهای هوش مصنوعی برای پیشبینی رفتار آینده مشتریان و بهینهسازی استراتژیهای بازاریابی.
مزایا:
افزایش دقت در تصمیمگیری: هوش مصنوعی به برندها این امکان را میدهد که تصمیمات بازاریابی خود را بر اساس دادههای دقیقتری اتخاذ کنند.
شخصیسازی بهینه: با تحلیل دادهها و رفتارهای مشتری، AI میتواند تجربههای خرید و تعاملات آنلاین بهطور کامل شخصیسازیشده ارائه دهد.
20. بازاریابی با استفاده از اینترنت اشیاء (IoT Marketing)
در دنیای دیجیتال امروزی، دستگاههای متصل به اینترنت (IoT) بیش از پیش در زندگی روزمره وارد شدهاند. این دستگاهها میتوانند اطلاعات مفیدی در اختیار برندها قرار دهند که به آنها کمک میکند تا تجربه مشتریان را بهصورت بهینهتر طراحی کنند.
کاربردها:
تبلیغات مبتنی بر موقعیت: برندها میتوانند از دستگاههای IoT برای ارسال تبلیغات یا پیشنهادات ویژه به مشتریانی که در نزدیکی فروشگاه یا مکان خاصی هستند، استفاده کنند.
محتوای سفارشیشده: دستگاههای هوشمند میتوانند تجربه مشتری را بر اساس نیازها و علاقهمندیهای آنها سفارشی کنند.
بهبود تجربه محصول: محصولات هوشمند میتوانند به برندها بازخورد آنی از استفاده مشتریان از محصولاتشان بدهند و در نتیجه، برندها میتوانند محصول خود را بهتر و مطابق با نیاز مشتریان بهروز کنند.
مزایا:
اطلاعات دقیق و بهروز: دستگاههای IoT میتوانند دادههای دقیق و لحظهای از رفتار مشتریان به برندها منتقل کنند.
بهینهسازی تجربه مشتری: برندها میتوانند تجربهای را ایجاد کنند که بهطور کامل با نیازهای کاربران همراستا باشد.
21. بازاریابی مبتنی بر جوامع (CommunityBased Marketing)
این نوع بازاریابی بهویژه در سالهای اخیر توجه زیادی را جلب کرده است. جوامع آنلاین یا افلاین میتوانند به برندها این امکان را بدهند که بهطور مستقیم با گروههای خاص از مشتریان ارتباط برقرار کنند و با ایجاد تعاملات مستمر، وفاداری برند را تقویت کنند.
کاربردها:
ساخت جوامع وفادار: برندها میتوانند جوامع آنلاین ایجاد کنند که در آن مشتریان بهطور فعال در گفتگوها و فعالیتهای برند مشارکت کنند.
تعاملات در شبکههای اجتماعی: گروههای آنلاین مانند انجمنها، گروههای فیسبوک و سایر شبکههای اجتماعی برای ساخت یک پایگاه مخاطب وفادار و فعال استفاده میشوند.
محتوای مشترک: ایجاد محتوای تولیدشده توسط کاربران (UGC) که بهطور طبیعی در جوامع برند به اشتراک گذاشته میشود.
مزایا:
تعامل مستمر: ساخت جوامع وفادار میتواند باعث ایجاد روابط بلندمدت و مستمر بین برند و مشتریان شود.
گسترش دسترسی به مخاطبان هدف: این نوع بازاریابی به برندها کمک میکند تا بهطور دقیقتری به مخاطبان خاص و هدفمند دسترسی پیدا کنند.
سخن پایانی روندهای نوآورانه مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ
بهطور کلی روندهای نوآورانه مارکتینگ و دیجیتال مارکتینگ در سالهای 2023 و 2024 بر توانایی برندها در سازگاری با تغییرات سریع و نیازهای متغیر مشتریان تأکید دارند. با توجه به اینکه دنیای دیجیتال هر روزه در حال پیشرفت است، برندها باید بهروز باشند و از جدیدترین تکنولوژیها و استراتژیها بهرهبرداری کنند. از هوش مصنوعی گرفته تا بازاریابی مبتنی بر جوامع، هر یک از این روندها پیامی واضح دارند: ارتباط مؤثر و شخصیسازی شده با مشتریان، کلید موفقیت در دنیای رقابتی امروز است. برندهایی که به نوآوری و تحولات فناوری توجه کنند، نه تنها میتوانند رقابت را به نفع خود جلب کنند، بلکه میتوانند ارتباطات عمیقتری با مشتریان خود برقرار کنند و به موفقیتهای بیشتری دست یابند.